رابطه ی انتقاد با مدل ذهنی و نظام ارزشی
انتقاد چه رابطهای با مدل ذهنی و نظام ارزشی افراد دارد؟
آنچه گفتیم، به معنای آن نیست که کسی حق ندارد از افراد یادشده انتقاد کند، بلکه نشاندهندهی آن است که در هنگام انتقاد از آن افراد، باید به کدام ارزشهای اخلاقی و عرفی مقبول آنها بیشتر توجه کرد. توجه به نکات فوق، به فرد نقدشونده نیز کمک میکند دچار سوءتعبیر نشود و هر تفاوت سلیقه و عقیدهای را بلافاصله نقص و ضعف خود قلمداد نکند.
در همین خصوص، قصد داریم دو مورد از مهمترین عوامل تأثیرگذار در تفاوت ذهنیتها و باورهای افراد را بیان کنیم:
۱. تفاوت ارزشها
قرار نیست همهی افراد در زندگی خود از خطمشی واحدی پیروی کنند. بر همین اساس، تا زمانی که ارزشهای فردی کسی هنجارهای قانونی و پذیرفتهشدهی جامعه را نقض نکرده باشد، انتقاد از رفتار او بیمعنا خواهد بود، حتی ممکن است از آن با عنوان فضولی و ورود به حریم شخصی نیز تعبیر شود. در ضمن احتمال نتیجهبخش بودن آن پایینتر از حد معمول خواهد بود.
۲. تفاوت سبک زندگی
اقوام و مذاهب مختلف، بنا بر الگوی زیستی و آداب و رسوم خاص خود، با یکدیگر تفاوت دارند. هیچ بعید نیست بیاحترامی به سُنتهای پذیرفتهشدهی آنها، کار را بهجای «تعامل» به «تقابل» تبدیل کند. به فرض که برخی از آیینها و مناسک آنها با نظام ارزشی شما منطبق و همخوان نباشد. اگر بخواهید بهسرعت شمشیر به دست بگیرید و ذهنیت آنها را اصلاح کنید، بهعنوان یک شورشی و یاغی شناخته خواهید شد. اول اینکه تا کسی خود به اهمیت تغییر پی نبرد و از دل و جان خواستار آن نباشد، نهتنها برای بهبود وضع خود تلاش نمیکند، بلکه در برابر تغییرات نیز مقاومت خواهد کرد. در ثانی، نمیشود در عرض چند ثانیه، به مبارزه با سُنتهایی برخاست که نسل اندر نسل، در وجود دیگران رخنه کردهاند. در چنین شرایطی، به نظر میرسد که مدیریت احساسات و تلاش برای برقراری ارتباط مؤثر، گزینهی مفیدتری باشد.
- ۹۶/۰۹/۱۳