تفاوت جنسیت، تیپ شخصیتی، نوع تربیت، الگویِ زیستیِ جامعه و دیگر عوامل تأثیرگذار بر شکلگیری هویت افراد، سهم بسزایی در نوع واکنش آنها به انتقاد خواهد داشت.
در میهن ما، آنطور که به نظر میرسد، تعارف و مهرطلبی بر صراحت و واقعبینی غلبه دارد. بهعبارت دیگر، بسیاری از ما ترجیح میدهیم بهجای رویارویی با مسائل و گفتوگو برای حلوفصل آنها، با پادرمیانی یک ریشسفید، صورت مسئله را با روبوسی و سلاموصلوات پاک کنیم. به بیان دیگر، تصمیم میگیریم بهجای توجه به رفتار خود و تحلیل آن، تا میتوانیم دلی بهدست آریم، چون به ما یاد دادهاند دل شکستن هنر نمیباشد. در این شرایط، اختلاف نظرات و تفاوت دیدگاهها را به رسمیت نمیشناسیم و بهجای مدیریت و بهبود رفتار خود، فرار را بر قرار ترجیح میدهیم. همین نوع واکنش است که موجب میشود مدام از یک رابطه، به رابطهی دیگر بپریم بیآنکه در هیچیک از آنها، تجربهای لذتبخش، مولد و پایدار را پشت سر گذاشته باشیم. بعد هم نتیجه بگیریم که همهی مردها یا همهی زنان چنین و چنان هستند.
با توجه به نکات یادشده، میتوان گفت بهطورکلی افرادی که خصوصیات زیر را دارند، در مقابل انتقاد شکنندگی و فروپاشی بیشتری از خود نشان میدهند.
۱. احساسیها
این افراد در مقایسه با دیگران آسیبپذیرتر هستند، بهخصوص اگر درونگرا
هم باشند. آنها زود به دل میگیرند و بهاصطلاح، پوست نازکی دارند. از آنجا
که معمولا برونگرایی طرفداران بیشتری دارد، افراد درونگرا بهطور پیشفرض
گزینهی چشمگیرتری برای انتقاد به نظر میآیند زیرا سکوت، دیرجوشی، تفکر،
انزوا و … از جمله خصلتهای رفتاری آنهاست. گویی ناهمانندیشان با دیگران،
از دید برخی ننگ محسوب میشود.
(برای کسب اطلاعات بیشتر، به کتاب «همسر مناسب شما: همسرتان را از تیپ شخصیتی مناسب خود انتخاب کنید؛ ناشر: نقشونگار؛ تاریخ نشر: اسفند ۱۳۹۵» مراجعه کنید.)
۲. افراد با عزت نفس پایین
افرادی که عزت نفس پایینی دارند، بهعلت حساسیت بیشازحدی که نسبت به سیگنالهای موجود در محیط دارند، مستعد این هستند که با سوءتعبیر، واقعیت امر را خلاف آنچه هست درک کنند. بهعبارتی، برخی را اغراقآمیز و برخی را ناچیز در نظر میگیرند. همین غیرواقعبینی، موجب اختلال در ارتباطات آنها و درنهایت باعث شکنندگیشان میشود.